در نظام فلسفی افلاطون تربیت جایگاهی خاص دارد زیرا به کمک تربیت است که میتوان وجود را به فضایل آراست و از
رذایل پاک کرد و در نتیجه، نفس را زیبا و شایستۀ جایگاهی الهی ساخت. از این رو، افلاطون هر آنچه به تربیت آدمی مدد
میرساند، از جمله انواع فنون و هنرها، مورد توجه و بررسی قرار میدهد. نزد وی، موسیقی به واسطۀ تأثیر قوی و عمیقش در
جان مخاطب، میتواند به عنوان ابزاری نیرومند در خدمت نظمدهی، پالایش، و هدایت نفس به مراتب بالا به کار آید. در این
فرایند تربیتی مرد به یاری قویترین نیروهای روحی، یعنی وزن و آهنگ، دگرگون میشود و به این نتیجه دست مییابد که در
پرتو تربیت حقیقی میتواند به والاترین خیر نائل شود. البته، افلاطون چنین تربیتی را مقدمۀ تربیت فلسفی و مکمل آن میداند.
هدف مقالۀ پیش رو آن است که نشان دهد توجه افلاطون به موسیقی نه به واسطۀ ویژگیهای هنری و زیباییشناسانه آن
بلکه به جهت نقشی است که میتواند در جهت تربیت (پایدیا) آدمیان ایفا نماید. بدین منظور، دیدگاه افلاطون در دو رسالۀ مهم
تربیتی او، یعنی جمهوری و قوانین محور تحلیل قرار گرفته است، هر چند به نظرات وی در سایر رسالهها نیز اشاره شده است.
Mostafavi S - M. The Relation Between Music and Education in Plato’s Philosophical System. کیمیای هنر 2014; 3 (10) :23-34 URL: http://kimiahonar.ir/article-1-191-fa.html
مصطفوی شمسالملوک. نسبت میان موسیقی و تربیت در نظام فلسفی افلاطون. کیمیای هنر. ۱۳۹۳; ۳ (۱۰) :۲۳-۳۴