دیگری و دیگربودگی در زمره دغدغههای اصلی باختین در آثار اوست، اما آنچه به کار او، در این زمینه، رنگ و بوی خاصی
میبخشد پیگیری این مضمون در متون و جستجوی «حیث متنی» دیگری است. در این مقاله تلاش شده است ضمن واگشایی
تلقی فلسفی باختین از دیگربودگی و نسبت خود و دیگری در جهان، جوانب گوناگون حضور دیگری در متن مورد بررسی
قرار گیرد. اندیشه اصلی مقاله آن است که اگرچه باختین برخی متون را گفتگوگرایانه و برخی دیگر را تک گوییگرایانه
میخواند، از اشارات و مباحث او در این زمینه چنین برمیآید که در هر متنی درجهای از کشاکش و تنش میان گفتگو و تکگویی
وجود دارد. به عبارت دیگر، نه متون گفتگویی عاری از هرگونه عنصر تکگویانهاند و نه متون تکگویانه خالی از هر نوع عنصر
گفتگویی هستند. بنابراین، آنچه دست های از متون را تکگویانه و دستهای دیگر را گفتگویی میسازد، غلبه یکی از عناصر یاد شده
است نه حضور یا فقدان مطلق آنها.