تبیین مفهوم ذوق از دیدگاه هیوم در افق نظریۀ نهادی هنر
|
محسن سارباننژاد*، نادر شایگانفر |
|
|
چکیده: (332 مشاهده) |
تأمّلاتِ دیوید هیوم در باب زیباشناسی و معیارِ ذوق و نیز فلسفه هنر جرج دیکی که در قالب نظریه نهادی هنر ارائه شده، هر دو بر خاستگاهی اجتماعی و جامعهشناختی استوارند. از دیدگاه هیوم ملاکِ صحت و اِتقانِ احکام زیباشناسانه، حُکمِ عامِ داورانی است که بنا به برائت از نقص در قوّه ذوق در همه شرایط صادق و صحیح است. نظریه نهادی هنر با عطفِ نظر به لزومِ بازتعریفِ مرزِ مُفارقِ هنر از ناهنر در میانه قرن بیستم ارائه شد. نظریهای که بر اساس آن، اعطای شأن هنر به شیئی مصنوع، از سوی شخص یا اشخاصی صورت میگیرد که به نیابت از عالَمِ هنر در مقام نهادی اجتماعی عمل میکنند و داوری ایشان در اعطای شأن به شیءِ مصنوع، در جهت ارزیابی یا ارجگذاری به مثابه اثر هنری نسبت به آرای دیگر، به دلیل ارتباط مستمر با عالَم هنر و سلامتِ قوّه ذوق، قبول عام یافته و واجد مرجعیت است. درنتیجه پرسش اصلی تحقیق این است که از طریق چه سازوکاری شرط لازم و کافی برای صحتِ احکامِ ذوقی و ارزشگذاری آثار هنری از یک سو، و تعریفِ هنر از طریقِ تمیزِ هنر از غیرِ هنر از سوی دیگر، از جانب «داوران حقیقی» و افراد «ذیصلاح» تأمین و تضمین میشود؟ این پژوهش که با استفاده از روش تطبیقی به انجام رسیده و دادههای آن به شیوه کتابخانهای گردآوری شده است، ابتدا به مطالعه مفهوم حُکمِ ذوقی میپردازد، سپس نسبتِ زیباشناسی هیوم و نظریه نهادی هنر را میسنجد. |
|
واژههای کلیدی: ذوق، زیبایی، دیوید هیوم، جرج دیکی، عالَم هنر، نظریه نهادی |
|
متن کامل [PDF 480 kb]
(192 دریافت)
|
نوع مطالعه: پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1401/12/14 | پذیرش: 1402/3/24
|
|
|
|