نمایش فیگورهای نامتعارف، بدنهای مجروح، آسیب دیده و رنجور، گرایشی در هنر فیگوراتیو معاصر است که با عنوان «هنر ابجکت» و یا «هنر مطرود» شناخته میشود. این عنوان نخستین بار در دنیای هنر، در قالب نمایشگاهی از آثار فیگوراتیو هنرمندان معاصر در موزه ویتنی نیویورک مطرح شده است. هر چند که بیان مفهوم ابجکشن، طرد و آلودهانگاری که مترادف هم هستند، صرفاً به هنر معاصر اختصاص نداشته و در نقاشیهایی که از قرن 16 میلادی بجامانده نیز قابل مشاهده است. اما بهرهبرداری از این واژه در کلام فلسفی نخستین بار به سال 1982 برمیگردد؛ زمانی که ژولیا کریستوا، فیلسوف، روانکاو و زبانشناس معاصر نخستین بار آن را در مقاله «قدرتهای وحشت، مقالهای در باب طرد» به کار میبرد. هنر ابجکت و یا مطرود زاییده بحران زندگی معاصر است؛ زاییده جنگها، ویرانیها، بیماریها و قدرتهایی که انسان و سرنوشتش را هدف قرار داده است. بررسی ایده طرد در اندیشههای ژولیا کریستوا و بازتاب آن در زندگی و هنر فیگوراتیو معاصر، اصلیترین هدف این جستجوست. به منظور دستیابی به این هدف، اطلاعات بصورت اسنادی گردآوری شده و به روش توصیفی- تحلیلی ارائه میشوند. کریستوا ریشه طرد را در دوران کودکی جستجو میکند؛ یعنی هنگامی که نطفه هر آن چیزی که در انسان، به نام هویت شناخته میشود، در سایه میل به تمایز بسته میشود؛ تمایز از چیزی که هم در مغایرت با اوست و هم بخشی از او به شمار میآید و هیچگاه یک جدایی کامل نیست. آلودهانگاری که با انزجار و خشونت همراه است، هم هویت را میسازد و هم آن را تهدید میکند.
Eslammaslak R, Haririan N. The Meaning of Abjection in the Work of Julia Kristeva and its Reflection in Contemporary Figurative Art. کیمیای هنر 2016; 5 (20) :45-58 URL: http://kimiahonar.ir/article-1-774-fa.html
اسلام مسلک ریما، حریریان نرگس. مفهوم طرد در اندیشه ژولیا کریستوا و بازتاب آن در هنر فیگوراتیو معاصر. کیمیای هنر. 1395; 5 (20) :45-58