دوره گذار ایران در جریان مدرنیسم بعد از انقلاب مشروطه، با شکل گیری مکتب سقاخانه به عنوان یک جریان هنری منسجم تعریفی دوباره یافت. این مکتب که مقارن با حکومت پهلوی بود منجر به تحولات بسیاری در حوزه هنر شد. حمایتهای دولت با سیاستهای فرهنگی سبب بسط و گسترش تشکلهایی با اهداف مدرنیستی شد که شکلگیری مکتب سقاخانه را میتوان یکی از آنها عنوان کرد. این مکتب با پروپاگاندای ویژهای پاسخگوی اهداف و سیاستهای دولت وقت شده و در ضمن با گرایشهای مدرنیستی سعی در هماهنگ و همسو شدن با جریانات هنری جهان به خصوص غرب داشت تا با اعتبار و اصالت باستانی ایرانی در صحنه بینالمللی حضور یابد. این تحولات و دگرگونیها در سیر شکلگیری این مکتب تا سالهای بعد از انقلاب نیز ادامه یافت. در نهایت چهره دوگانه و متناقض نمای این مکتب بازه گستردهای از سلایق را در بر گرفت که تا به امروز میتوان تأثیرات آن را در هنرهای تجسمی مشاهده کرد. از این رو در این مقاله با استفاداه از آراء جامعه شناختی پیربوردیو درحوزه هنر که بر رابطه شرایط اجتماعی و هنر تأکید دارد و مکتب سقاخانه که برگرفته از نیازهای اجتماعی و گرایشات عامه مردم بود را مورد برررسی قرار میدهیم. بدین ترتیب قصد بر آن است تا قضاوت و نقد درست و عادلانهای از عملکرد هنرمندان این مکتب در جریان تحولات مدرنیستی ایران داشته باشد.
Bahmanipor A, Afzal Tusi E. Propaganda in Saqqakhaneh School of Art based on Pierre Bourdieu’s Sociological Theory. کیمیای هنر 2016; 5 (19) :71-88 URL: http://kimiahonar.ir/article-1-734-fa.html
بهمنیپور آزاده، افضلطوسی عفت سادات. پروپاگاندا در مکتب سقاخانه بر اساس نظریات پیر بوردیو. کیمیای هنر. 1395; 5 (19) :71-88