در کنار سایر مطالب منتشره در زمینه «تاریخنگاری هنر اسلامی » یک شماره از مجله آنلاین جورنال آو آرت هیستوریوگرافی (6 ژوئن، 2012) که به این موضوع اختصاص یافته، حاوی اهم موضوعات مورد بحث در این زمینه است؛ موضوعاتی که کم و بیش از یک دهه پیش در حوزه مطالعات هنر اسلامی آنگونه که در غرب مطرح است، ساری و جاریاند. در این مباحث به آن چارچوب مفهومی پرداخته میشود که برای پژوهش و نمایش عمومی مواد و مصالح موجود در این حوزه به کار گرفته میشود. بسیاری بر این باورند که این صفت نارساست. اعتراض اصلی آن است که با اسلامی خواندن یک فرهنگ در واقع یک مقوله گمراه کننده را ساختهایم که واقعیتهای بسیار پیچیدهتر آن فرهنگ را انعکاس نمیدهد. با این همه و علیرغم ابداع عبارت جایگزین «متعلق به سرزمینهای اسلامی» (islamicate) صفت «اسلامی » همچنان به کار گرفته میشود. مقاله حاضر به بررسی مسأله معرفت شناختی که از شاخصههای حوزه تازه پا گرفته تاریخ هنر اسلامی است، میپردازد. در دفاع از بحث، به تحلیل ظروف کتیب هدار قرن دهم میلادی/ سوم هجری که در دوران حکمروایی سامانیان تولید شدهاند خواهیم پرداخت.
Gonzalez V. “Contesting the Conceptual Categories ‘Islamic Civilization, Art or Masterpiece: A Reflection on the Problem”. کیمیای هنر 2015; 4 (17) :4-14 URL: http://kimiahonar.ir/article-1-592-fa.html
گونزالس والری. تأملی در باب تقسیمبندیهای مفهومی «تمدن اسلامی و هنر اسلامی». کیمیای هنر. 1394; 4 (17) :4-14