پیش از دهۀ هفتاد، جهان تئوری فیلم در اختیار تئوری های فیلم تجویزی، جهان شمول گرا، و دگماتیستی بود. این تئوری ها خود مبتنی بر کلان روایت های مارکسیستی و لیبرال بودند. از سال 1970 م به این سو، تئوری فیلم وارد دوران بحران فزایندۀ اعتبار شد؛ یعنی از یک سو، تئوری های گذشتۀ فیلم اعتبار خود را از دست دادند و از سوی دیگر، فرایندی از تولید و بازتولید تئوری های خرد فیلم، با دامنۀ اثر کم و طول عمر کوتاه مدت، آغاز شد. این روند پرُشتاب ادامه یافت تا جایی که در حال حاضر نمی توان به یک چارچوب نظری قابل اعتماد و روایتی کلان در تئوری فیلم اتکا کرد. با توجه به این شرایط سؤال این است که در این فضای متکثر آیا می توان به اجماعی در تئوری فیلم رسید و یک فراروایت تازه تولید کرد یا خیر؟ و اساسا بدون وجود یک چارچوب نظری فراگیر چه می توان در باب سینما نوشت؟ این نوشته، با استفاده از نظریۀ بازی های زبانی، به توصیف وضع گذشته و اکنون، نقاط تحولی تاریخ تئوری فیلم، و امکانات و چشم اندازهای پیش رو می پردازد. هدف اصلی انتخاب یک راهکار تازه و یافتن هدف جدیدی برای تئوری فیلم در زمان حاضر است.
Kamalinia F. The Validity Crisis in Contemporary Film Theory and Possible Solutions (1970-2012). کیمیای هنر 2012; 1 (4) :87-105 URL: http://kimiahonar.ir/article-1-56-fa.html
کمالی نیا فرزین. بحران اعتبار در تئوری فیلم معاصر و راه های پیش رو (1970-2012). کیمیای هنر. 1391; 1 (4) :87-105