بحث مابعدالطبیعه و به طور کلی متافیزیک از جمله مسائل فلسفی است که در فلسفه اسلامی بسیار به آن پرداخته شده
است و فیلسوفان مسلمان به این جنبه از فلسفه توجه بسیار زیادی داشتهاند و اساس فلسفه خود را بر مباحث متافیزیکی یا
مابعدالطبیعه و به تبع آن یکی از مهمترین مسائل آن یعنی اثبات وجود خداوند قرار دادهاند. لذا در فلسفه فیلسوفان مسلمان
اثبات خداوند و به طور کلی مسائل مربوط به معرفتشناسی الهیاتی بسیار مهم بوده است. فارابی از جمله نخستین فیلسوفان
مسلمان و معروف به معلم ثانی است که بر پایه مباحث ارسطویی، فلسفه اسلامی را از منظر خویش مدون ساخت. حال سؤال
این تحقیق این است که چه ارتباطی میان مباحث متافیزیکی فارابی و زیباییشناسی وجود دارد؟ آیا در این فلسفه که مبنا و
اساس آن متافیزیک و مابعدالطبیعه است زیباییشناسی جایی خواهد داشت و اگر دارد جایگاه آن چگونه است؟ به طور قطع
نمیتوان مباحث زیباییشناسی را از فلسفه فارابی حذف کرد برای این مهم نخست باید مبانی الهیاتی فلسفه فارابی را تشریح
کرد و در مرحله بعد باید به سخنان فارابی درباره هنر و زیبایی و ارتباط آن با خداوند و عقل اول پرداخت. بر این اساس این
تحقیق با روش تحلیل فلسفی به تبیین این ارتباط خواهد پرداخت و نحوه و چگوئی این ارتباط را روشن خواهد کرد.