به نظر می رسد برای موسیقی دانان فتوت نامه ای نوشته نشده است. این نبود احتمالی را می توان چنین تفسیر کرد که اهل این هنر یک صنف به شمار نمی رفته اند؛ نیز این گمان دور از ذهن نیست که اگر صنف موسیقی دان در عمل وجود داشته، منع مذهبی و حرمت غنا مانع از نوشتن فتوت نامه برای آنان بوده است. اما در برخی رسالات موسیقی، بخشی به «نصایح موسیقاری» یا شیوه «سلوک این فنّ شریف» یا «آداب مجالس» اختصاص دارد که به پیروی از قابوس نامه از آن با عنوان کلی «آیین خنیاگری» یاد می کنیم. این مطالب را می توان به دو بخش کلی تقسیم کرد: نخست، پیشنهادها و تمرین هایی برای بالا بردن توانایی های فنی است؛ دوم، توصیه های اخلاقی به هنگام حضور در مجالس است که برخی از این اصول چون راز پوشیدن، خوش خوی و متواضع و راست قول بودن و دوری از طمع و تکبر و حسد، وصایایی است که در فتوت نامه های دیگر پیشه ها نیز دیده می شود. بخش دیگری از مطالب رسالات موسیقی که با فتوت نامه ها قابل قیاس است، نسبت دادن برخی مقامات و عملیات موسیقی به پیامبران و نیز حکیمان مقبول در فرهنگ اسلامی چون فیثاغورس و افلاطون و ارسطو ست که یادآور این نکته در فتوت نامه هاست که سرسلسله هر پیشه را یکی از پیامبران یا صلحا قرار داده اند. در این مقاله کوشش شده که آنچه درباره آیین خنیاگری (یا عناوین مشابه) در قابوس نامه (سده پنجم ق) و نیز رسالات موسیقی کنزالتحف (سده هشتم ق)، جامع الالحان (سده نهم ق) و بهجت الروح (سده یازدهم ق) و رساله موسیقی امیرخان گرجی (سده دوازدهم ق) آمده، بررسی شود و در مواردی با وصایای اخلاقی فتوت نامه ها مورد مطالعه تطبیقی قرار گیرد.