حکایت بر جای ماندن آریادنه، شاهدخت کِرِت، که بهویژه با دو شخصیت اساطیری دیگر، تسئوس و دیونوسوس، در پیوند است در سیر ادوار تاریخی مورد توجه هنرمندان بوده است. سه صحنه مشهور و پرتکرار از این روایت، اول صحنهای که آریادنه به خواب رفته و تسئوس او را با راهنمایی و حکم آتنا ترک میکند. دوم صحنهای که دیونوسوس، آریادنه محزون را در جزیره ناکسوس پیدا کرده و از او دلجویی میکند. سوم آریادنه تنها بر جا مانده پس از بیدار شدن در حالی که دورنمایی از کشتی تسئوس را در دریا نظارهگر است. فراوانی و تکرار و توجه به هرکدام از این صحنهها در دورانهای متفاوت، تغییر میکند. نقاشیهای یونان باستان اغلب به صحنه اول ارجاع دارد. در دوران رنسانس و باروک اغلب صحنه دوم تصویر میشود و از اواخر قرن هجدهم و خصوصاً قرن نوزدهم صحنه سوم مورد توجه قرار میگیرد. اینکه هنرمند در چه زمانه و زمینهای، کدام روایت را انتخاب کند یا بر چه وجهی از این مضمون متمرکز گردد، سرنوشت اثر را در تاریخ ویژه خود رقم میزند. هدف پژوهش حاضر که از منابع کتابخانهای بهره برده و به روش کیفی و توصیفی-تحلیلی انجام شده، تحلیل نقاشیهای این مضمون در سیر تاریخی و ارایه خوانشی از آنها است.
Javid Sabaghian M, Refahi H, Gholamali A. Historical Evolution of the Narrative Theme of Ariadne’s Abandonment in European Painting. کیمیای هنر 2022; 11 (42) :67-82 URL: http://kimiahonar.ir/article-1-2082-fa.html
جاوید صباغیان مقداد، رفاهی هدی، غلامعلی اسدالله. تحول تاریخی مضمون روایی «تَرک کردن آریادنه» در نقاشی اروپایی. کیمیای هنر 1401; 11 (42) :82-67