گونههای آثار هنری بومی یک قوم با وجود تنوع و گستردگی، نمایشگر زیستجهان پدیدآورندگانی است از یک جامعه خاص و دارای سنتها و باورهای همپیوند و مشترک. متن یک موقعیت پویا است که در آن بهجای ساختارها و محصولات ثابت، فرایندها و رویههای ارتباطی کانون تجزیه و تحلیل هستند. هر متن یک بینامتن است که آگاهانه یا ناآگاهانه از بایگانی سترگ فرهنگ بشری وام میگیرد. گونهای از ارتباط میان دو متن ترجمه بیناسامانهای است؛ در این حالت تفسیری برای فهم معنای نشانههای یک نظام نشانهای بهیاری نشانههایی از یک نظام نشانهای دیگر صورت میگیرد. پژوهش حاضر با واکاوی نشانهشناسانه ترانههای سهخشتی و گلیمهای قوم کرمانجی شمال خراسان، در جستجوی ارتباطات بینامتنی و بیناسامانهای این دو جلوه فرهنگی قوم است. دادههای کیفی این نوشتار به دو شیوه میدانی و اسنادی یافتهاندوزی شدهاند و جامعه آماری آن شامل 250 گلیم (بیشترین تعداد در دسترس) و 1386 سهخشتی (تمام نمونههای برگرداندهشده به فارسی) است. نشانههای موجود در هر یک از نظامهای نشانهای مورد پژوهش، شناسایی و دستهبندی شده و بهصورت کمی و کیفی مورد قیاس قرار گرفتهاند. چیدمان این نشانهها در هر یک از دو سامانه دیداری و کلامی، وابستگی ژرفی با ویژگیهای قومی، شرایط اجتماعی ـ اقتصادی، سبک زندگی و تجربه دیرپای تاریخی کرمانجها دارد. بدون شناخت جایگاه این نشانهها و فهم لایههای ثانویه آنها، گشایش معنای این متون دشوار خواهد بود. نشانهها در سهخشتی و گلیم در دو سطح صریح و ضمنی و پنج گروه نشانهای جانوری، گیاهی، انسانی، اشیاء و پدیدههای طبیعی، با یکدیگر ارتباط بینامتنی دارند و بر اساس یافتههای این پژوهش، ورود نشانهها از پیشمتن، یعنی سهخشتی، به گلیم قابل ردیابی است.
A Survey on Intertextual and Intersemiotic Relations between the Sechischti Lyrics and the Kilims of the North Khorasan’s Kurmanj Nomads. کیمیای هنر 2022; 10 (41) :49-66 URL: http://kimiahonar.ir/article-1-2031-fa.html
طاهری صدرالدّین، مردانی آیگین. پیجویی روابط بینامتنی و بیناسامانهای در ترانههای سه خشتی و گلیمهای کرمانجی شمال خراسان. کیمیای هنر. 1400; 10 (41) :49-66