هانس بلتینگ با طرح دیدگاه انسان شناسی تصویر، در صدد تحلیل مشخصههای تصویر بر اساس سنّت انسانشناسی فلسفی
است. او بر این باور است که در بررسی هر تصویر باید به مؤلفههای سهگانه رسانه، جسم، و تصویر در کنار یکدیگر توجه
داشته باشیم و نمیتوان این مؤلفهها را از یکدیگر منفک ساخت. تعریف بلتینگ از هر یک از آنها نیز متمایز با نگرش سنّتی
است، به نحوی که رسانه در حکم واسطهای برای تصویر نیست، بلکه وجود هر تصویری در حکم برخورداری از یک رسانه
است. همچنین، جسم (بدن) نیز میتواند نقشهای متعددی را از رسانه تصویر، خود تصویری تا دریافت آن ایفا کند.
او معتقد است که هر تصویر جسمی جایگزین برای امر غایب است و از این لحاظ میتوان ایده فقدان یا مرگ را منشأ
تصویر دانست. دیدگاه بلتینگ در خصوص انسانشناسی تصویر به یک شمایل شناسی جدید منجر میشود که هدف از آن نه
تحلیل آثار تصویری براساس متون مکتوب، بلکه تحلیل تصاویر براساس منطق خود آنهاست.