در دوران مدرن آفرینش هنری، تحت تأثیر کانت، اغلب امری نبوغ آمیز و سوژه محور فهم میشود، آفرینشی مستقل و مقدس. نزد او معنای آفرینش مترادف عمل ترکیب در قوه متخیله است. این قوه تشتت شهودات حسی را منظم کرده و در قالب مقولات فاهمه وحدت میبخشد. این ترکیب یا وحدت بخشی یک سوی آفرینش است و دیگر سو هنرمندِ نابغه است. نزد هایدگر اما آفرینش هنری به نوعی در کارکردهای فرهنگی هنر نمایان میشود. به عبارت دیگر آفرینش هنری به معنای نشان دادن، بیان کردن و پیکره بندیِ مجدد عناصر فرهنگی یا سبکِ زندگی خود را نشان میدهد. سرآخر آفرینش هنری برای ریکور زایش یا نوآوری در معنا تعریف میشود. نوآوری در معنا به دو شکل پدید می آید یکی استعاره و دیگری داستان. استعاره روابط جدیدی بین چیزها برقرار میکند و جهان را باز تعریف کرده به معنای جدید میرسد. و داستان (با عملی شبیه به ترکیب در تفکر کانت) یک مجموعه حوادث و کنشها را در رابطه علی مشخص و زمانمند وحدت میبخشد و کلی معنادار بوجود میآورد. به این ترتیب داستان تنها یک نوع ادبی هنری نیست و نوعی تفکر است. تفکری که حوادث و کنشها را در رابطه علی و زمانمند در کنار هم قرار میدهد و ادراک ما را از خود و جهانِ پیرامون برمیسازد. پس رابطه آفرینش هنری با داستان رابطه عمل با قالبِ عمل نیست بلکه آمیزشی هستیشناسانه در کار است. از مرور معنای آفرینش هنری نزد کانت، هایدگر و ریکور به این نتیجه میرسیم که نوع آفرینش هنری که ریکور با سود جستن از آراء کانت (ترکیب ) و هایدگر (زمانمندی) مطرح میکند به شکل قابل توجهی جامعتر از مدل کانت و هایدگر است و بین آفرینش هنری و روایت نسبت مشخصی برقرار میشود.
Heidari M, Rikhtegaran M. The Meaning of “Artistic Creation” for Kant and Heidegger and its Comparison with Ricoeur’s Understanding of “Narration”. کیمیای هنر 2017; 6 (24) :23-33 URL: http://kimiahonar.ir/article-1-1130-fa.html
حیدری مجید، ریخته گران محمدرضا. نسبت «آفرینش هنری » نزد کانت و هایدگر با معنای «روایت » در نظر ریکور. کیمیای هنر. 1396; 6 (24) :23-33