در اندیشۀ موسوم به سنتگرا-بر مدار قرائتی که دکتر نصر ارائه کرده است- تفکیک میان سه نوع هنر ضروری است. بر اساس این نگاه:
الف) هنر مقدّس دارای منشأ وحیانی بوده و از جانب خداوند و به واسطه فرشتگان، قدیسان و پیشوایان مذهبیِ شناخته شده بر انسان نازل شده تا نشانهای بر امر قدسی، که همان ملکوت الهی است، باشد.
ب) در هنر سنتّی، نشانههایی از مضامین، تعالیم و روح امر قدسی وجود دارد؛ اما این هنر مستقیما از سوی خدا یا به واسطۀ ملائکه و قدیسان عرضه نشده و در پیدایش آن، خلاقیت انسان عاملیت داشته است. البته هنرمندان این مشرب، خود را در مسیر خواست و هدایت امر قدسی قرار داده و در عالم سنتّی زیستهاند.
ج) هنر دینی، در معنای مصطلح فرهنگ معاصر، صرفاً به یکی از موضوعات مورد توجّه دین پرداخته و آن را با صورتی که با مبانی سنّتگرایان منطبق نیست، ارائه میکند. در این مورد ممکن است آنچه به صورت عرفی و تسامحی، هنر دینی خوانده میشود، در جهت دور کردن مخاطب از حقیقت امر قدسی بوده و زدودن تعالیم سنتّی را در پی داشته باشد.
حال پرسش مطرح در مقالۀ حاضر این است که هنر مطرح در فتوّتنامهها، با کدام یک از موارد سهگانۀ فوق انطباق مییابد؟
از نگاه نگارنده، فتوّتنامهها در طرح هنر قدسی کامیاب نبودهاند و به شرحی که خواهد آمد، در میانۀ هنر سنتّی و هنر دینی گام برداشتهاند.
Ebrahimi A R. An Analysis on the Aspect of Art in Fotowatnamehs from the Perspective of Traditionalism. کیمیای هنر 2016; 5 (20) :103-115 URL: http://kimiahonar.ir/article-1-778-fa.html
ابراهیمی احمدرضا. طرح یک مناقشه؛ بازخوانی وجه هنری فتوّتنامهها از منظر اندیشۀ سنتّگرا. کیمیای هنر. 1395; 5 (20) :103-115