زندگی روزمره به عنوان یکی از مقولات مهم و قابل تأمل در مطالعات فرهنگی، تا کنون در آراء بسیاری از متفکران این حوزه مورد بحث قرار گرفته است. با توسعه روزافزون تصاویر و نقش غالب آنها در فرهنگ و اجتماع کنونی، توجه به وجه دیداری کنشها و فرهنگ روزمره و نیز دیدمان، به مثابه ساختار اجتماعی دیدن، از اهمیت و ضرورت خاصی برخوردار میگردد. در این مقاله با اتکا بر نظریه نیکولاس میرزاافُ، یکی از نظریهپردازان برجسته فرهنگ دیداری، مفهوم دیدمان و ماهیت زندگی روزمره مورد بحث قرار میگیرد. مطالعه حوزه مصرف به عنوان عرصه قابل توجهی از زندگی روزمره، نتایج مهمی از جمله نقش اجتنابناپذیر فرهنگ دیداری در امر روزمره، اهمیت یافتن دیدمان و نیز نابسندگی زندگی روزمره به عنوان مقر مقاومت در برابر معانی هژمونیک را به دست میدهد. ماهیت میانرشتهای مطالعات فرهنگی به عنوان بستر و مصدر اصلی فرهنگ دیداری، مطالعه در زمینههای دیگر علوم اجتماعی همچون جامعهشناسی، نظریه انتقادی و مطالعات رسانه را در این پژوهش اقتضا مینماید.