هیدگر در کتاب وجود و زمان، دازاین را تنها موجود واجد اگزیستنس میداند و از همینرو، قائل به دو نحوه وجودی برای اوست: اصالت و عدم اصالت. عدم اصالت وضعیتی است که دازاین غالباً در آن قرار دارد. نحوی از بودن که در آن، دازاین از خود دور شده و به ورطه دیگران در افتاده است. در این نحوه وجودی، او با موجودات همانگونه سروکار دارد که دیگران سروکار دارند؛ یعنی از وجه کارآمدی و بهرهرسانی صرف. هیدگر اگرچه وضع عدم اصالت را وجه غالب وجود دازاین میداند، اما معتقد است دازاین به نحوی دیگر نیز میتواند باشد. او نحوه دیگر وجود دازاین را اصالت میخواند و آن را وضعیتی توصیف میکند که در آن دازاین از وجود هر روزی فراروی کرده و در نسبتی متفاوت با موجودات قرار میگیرد. از سویی، هیدگر در تفکر متأخر خود، اصالت و عدم اصالت را به ناپوشیدگیهای متفاوت وجود نسبت میدهد و صنعت و هنر را دو نحو اساسی از انحاء ناپوشیدگی وجود میداند. به این ترتیب، شاید بتوان صنعت و هنر را به مثابه دو قلمرو تعینبخش به نحوه بودن دازاین در نظر گرفت.
Souzankar M, Rikhtegaran M, Mostafavi S. Art and Technique as two Different Territory for Dasein’s Being. کیمیای هنر 2021; 9 (37) :87-97 URL: http://kimiahonar.ir/article-1-1824-fa.html
سوزنکار مرجانه، ریختهگران محمدرضا، مصطفوی شمس الملوک. هنر و صنعت به منزله دو قلمرو برای نحوه وجود دازاین. کیمیای هنر. 1399; 9 (37) :87-97