اسطوره به مانند هر شکل روایتی دیگر، نقشی انکارناپذیر به تخیل تصویری داده است که خود بر مبنای اصول بنیادین آگاهی اسطورهای بنا شده است؛ ارنست کاسیرر، با بازکاوی اصول بنیادین آگاهی اسطورهای، آنها را در مقابل مبانی اندیشه تعقلی معاصر قــرار میدهد و ویژگیهای بنیادین آگاهی اسطورهای را در قیاس با آگاهی تعقلی امروزی تعریف می کند. وی همچنین مسیر حرکت اندیشه انسان را از آگاهی اسطورهای به آگاهی تعقلی میداند. در این پژوهش سعی شده است تا با روشی توصیفی ـ تحلیلی و بر مبنای رویکرد شناختشناسی کاسیرر در خصوص آگاهی اسطورهای و نیز با استناد به کهن الگوهای ارائه شده در نظریه سفر قهرمان جوزف کمپبل، الگویی برای تبیین سطح اندیشه انسانی در تمدنهای گذشته ارائه گردد. نمونه مورد مطالعه پژوهش، خوانشِ بابلی از روایت اسطورهای «گیلگمش» میباشد.
بر مبنای بررسیهای به عمل آمده میتوان استنتاج نمود که منطق حاکم بر بسیاری از تصاویر شکلیافته در روایات اساطیری یک تمدن با توجه به سطح تعالی اندیشه آن تمدن در محدودهای فی مابین مبناهای صِرف آگاهی اسطورهای و منطق سیستماتیک آگاهی عقلی قرار میگیرد در این میان هر چه منطق محتوایی حاکم بر تخیل تصویری روایات اساطیری از اصول بنیادینِ اسطورهای خود دور شده باشند، ساختار آن روایت و به ویژه کنشهای شخصیتی آن، شکل پیچیدهتری به خود میگیرد.
Moghanipour M R, Rahmani A. Explaining the Level of Human Thought in the Parallel Civilizations Based on Formal Structure and Visual Imagination Formed in Mythical Narratives. کیمیای هنر 2019; 8 (31) :51-66 URL: http://kimiahonar.ir/article-1-1545-fa.html
مقنی پور مجیدرضا، رحمانی اشکان. تبیینِ سطح اندیشۀ انسانی در تمدن های موازی بر مبنای ساختار فرمی و تخیلِ تصویری شکل یافته در روایات اساطیری. کیمیای هنر 1398; 8 (31) :66-51