[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
درباره پژوهشکده هنر::
مقالات در دست انتشار::
فهرست داوران::
::
ISSN: ۲۲۵۱-۸۶۳۰
 e-ISSN: ۲۲۵۱-۹۹۷۱
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
۲ نتیجه برای پیکرسازی

محبوبه اکبری ناصری، شمس الملوک مصطفوی، شهلا اسلامی،
دوره ۱۰، شماره ۳۸ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده

هنر پیکرسازی یونانی، کاملترین و مناسبترین ریختِ تجسمی برای بیان امر الهی در دین هنری یونانی و انواع مشابه خود در ادیانِ پیشین و پسین است. در پیکرسازی یونانی صورت و محتوا به صورت متعادل و در تعامل با یکدیگرند، روح و مادّه هیچیک بر دیگری چیرگی ندارد. روح (امر الهی)، منزل مناسب خویش را پیکر انسانی تشخیص میدهد و این خودآگاهی از طریقِ «کارِ» هنرمند، بیان شده و نمایان میگردد. بنابراین خدایان ایدئال و آرمانی دین هنری، که در حماسههای یونانی متولد شده بودند، در هنر پیکرسازی، صورت عینی و انضمامی یافتند. در هنر پیکرسازی یونانی، روح از توحش پیشین دست کشیده و مدنیت را مناسبِ آزادی کرانمند خویش مییابد. بنابراین در پیکرسازی یونانی اتحادی بین خدا و انسان به دست میآید که هر یک را نیازمند دیگری میکند و انسان یونانی به خاطر رابطه حسّی بیواسطه با امر الهی احساس در خانه بودن دارد. هنر پیکرسازی با همکاری معماری (معبد)، نقش بیهمتایی برای تشکیل «ملت» در یونان عصر کلاسیک دارد. علاوه بر آن تنیافتگی خدا در دین هنری یونانی، زمینه را برای ظهورِ انسان- خدای مسیحی فراهم میآورد. با اینحال هنر پیکرسازی یونانی در بیانِ شایسته امر الهی نابسنده است، این نابسندگی به محدویتِ کلِّ هنر بر میگردد.

خانم محبوبه اکبری ناصری، آقا بهروز الیاسی،
دوره ۱۲، شماره ۴۹ - ( ۱۱-۱۴۰۲ )
چکیده

هگل در پدیدارشناسی روح، ذیل مبحث دین، اشارت مختصری به هنر پیکرسازی در رابطه با بیان امر الهی دارد، امّا در درس‌گفتارهای زیباشناسی به طور مفصل بدان می‌پردازد. امر مطلق که مترادف امرِ الهی است، در هر دو متن، توانسته است از طریق پیکرسازی در حد توان و ظرفیت هنر به بیان آگاهی از خویشتن بپردازد. در این مقاله تلاش شده است که تصویری روشن از رابطۀ خدایگان و بندگی برای بیان امر الهی در هنر پیکرسازی، بر اساس اندیشۀ هگل، ترسیم شود. هگل در مبحث خدایگان و بندگی کوچک‌ترین اشاره‌ای به هنر نکرده است؛ بااین‌حال می‌توان بین خدایگان و بندگی و فصل دین در پدیدارشناسی روح و درس‌گفتار زیباشناسی، یک دور هرمنوتیکی ایجاد کرد و از خلال آن به فهمی تازه از هنر پیکرسازی، بر اساس نسبت خدایگان و بندگی، دست یافت. مقالۀ حاضر برای نائل آمدن به این هدف با روش توصیفی-تحلیلی و شیوۀ گردآوری اطلاعات، از طریق منابع کتابخانه‌ای، صورت پذیرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می‌دهد که هنر پیکرسازی در هر مرحله از دین و هنر حامل بخشی از آگاهی روح و امر الهی به خویشتن است. این آگاهی، آگاهی لاینفک خدا و انسان است که به عبارت هگلی همان نسبت خدایگان و بندگی است. خودآگاهی روح به عنوان محتوای پیکرسازی دقیقاً بر تعیین صورت آن تأثیرگذار بوده است. اوج این خویشتن‌آگاهیِ هنری در دینِ زیباییِ یونانی است و متناظر با آن پیکرسازی کلاسیک است که در آن تقابل، حل و رفع خدایگان و بندگی منجر به بیان امر الهی در قالب هنر پیکرسازی می‌شود.


صفحه 1 از 1     

Kimiya-ye-Honar
Persian site map - English site map - Created in 0.05 seconds with 25 queries by YEKTAWEB 4714