مقالۀ حاضر به امکان حضور دموکراتیک مخاطب در هنرهای مشارکتی میپردازد و این موضوع را در نمونههایی از اکتیویسم هنری بررسی میکند. چارچوب نظری مقاله بر مبنای نظریات والتر بنیامین دربارۀ هنر دموکراتیک و ژاک رانسیر دربارۀ ارتباط بین هنر و سیاست بنیان گذاشته شده و در پی جستجوی ویژگیهای دموکراتیک هنر مشارکتی در دو نمونۀ «جنبش انسان ایستاده» در ترکیه به عنوان یک کنش سیاسی - هنری، و همچنین «دهکدۀ هنرها و علوم انسانی» در ایالات متحد به عنوان نوعی فعالیت اجتماعی-هنری است. ضمن مقاله ویژگیهای سیاسی و دموکراتیک این نمونهها بر مبنای چارچوب نظری طرح شده مورد بررسی قرار میگیرد و توضیح داده میشود که چطور اکتیویسم هنری با رویکرد مشارکتی امکان مداخله و مشارکت برابر را برای مخاطب فراهم میکند و همچنین به چه دلایلی این فعالیتها اساساً میبایست فعالیت هنری محسوب شوند.