با تأسیس سلسلهوار شرکتهای خارجی در دوره قاجار، قالی دستباف ایرانی بهعنوان یکی از اقلام اصلی صادراتی به شکل چشمگیری در مسیر ادغام با اقتصاد جهانی قرار گرفت که دگرگونیهایی را در ویژگیهای مختلف قالی از جمله طرح، نقشمایه، رنگرزی و حتی تکنیکهای بافت ایجاد کرد. تاکنون همه ابعاد این تأثیرات موردتوجه قرار نگرفته است. مسئله بررسی حاضر این است که چنین روندی چه تأثیراتی بر ابعاد فرهنگی و ویژگیهای سنتی قالی ایران (نقوش، اندازه، رنگها و...) در دوره قاجار داشت و شرکتهای خارجی قالیبافی در «دگرگونی» یا «شکوفایی ضمنی» الگوهای فرهنگی حاکم بر قالی دستبافِ ایران چه نقشی داشتند. هدف این مقاله، عبارت از بازشناسی پیامدها و تغییرات حاصل از ورود قالی ایرانی به بازارهای جهانی است. این پژوهش با رویکردی کیفی، دادههای تاریخی مربوط به تأثیرات جهانیشدن را بر ساختار بیرونی (شامل طرح، نقشمایه و رنگرزی) و ساختار درونی (بافت و نوع گره) قالی ایرانی در دو چشمانداز نظری «گسست و تداوم» و «شکوفایی در عین گسست» مورد بررسی قرار داد. نتایج نشان داد که در تمامی عناصر و زمینههای مرتبط با قالی، منطقِ سودآوری و صادرات، هرچه بیشتر غلبه داشته است و درنتیجه قالی ایران دچار همسانسازی فرهنگی شده است.