بسیاری از علائم، نمادها و نشانههای تصویری و بصری در طول سالیان، نظام ارتباطی سامانیافتهای را تشکیل دادهاند و طیِ فرایندهایی، تبدیل به زبانی مشترک شدهاند که در جهت تحقق اهدافِ ارتباطی و پاسخ به نیازهای جامعه و تعاملِ میانفردی و اجتماعی، در گسترهای از معنا، تعریفی جامع و فراگیر یافتهاند. بیان، با زبان بصری، از چنین وجهه و خاصیتی برخوردار است؛ از این رو نسبت به کلام، جهانشمولتر و با توجه به ساختار و جوهرۀ تشکیلدهندۀ آن، طبق یک دستورالعمل یا منطقِ مشخصی، چارچوبپذیر نیست؛ اما به صورتی پویا و شکلپذیر، از دستور زبانِ بصریِ پویندهای پیروی میکند. بدینسان هدف از این پژوهش، تبیین روابط ساختاری و فرمی تایپوگرافی فارسی بر اساس اصول ادراک بصری گشتالت در پوسترهای نسل چهارم و پنجم طراحان گرافیک ایران است. به این ترتیب پرسش پژوهش آن است که: اصول سازماندهندۀ گشتالت در تایپوگرافی پوسترهای نسل چهارم و پنجم تا چه میزان برقرار است و تأثیر بصری حاصل از آن دارای چه کیفیاتی است؟ پژوهش حاضر از نوع کیفی است و به شیوۀ توصیفی و تحلیل محتوا نیز به مسئلۀ پژوهش پرداخته است؛ همچنین گردآوری اطلاعات بهصورت اسناد کتابخانهای و شیوۀ تحلیل بر اساس اصول و مبانی هنرهای تجسمی و قواعد ادراک دیداری است. نتایج، حاکی از آن است که سه اصلِ پیوستگی، مجاورت و نقش و زمینه از اصول گشتالت، بیشترین کاربرد را در آثار هر دو نسل داشتهاند. بدینگونه که «پیوستگی» و «مجاورت» در عناصرِ فرمیِ حروف، اغلب عاملی برای ایجاد «نقش»، در مقابل «زمینه» بوده تا بدینوسیله از عناصر نوشتاری برای نزدیک شدن به وجه تصویری بهرهگیری شود. در همین راستا، به دلیل حرکتهای متصل و پیوسته، گروههای حرفی، معنای بصری یافته و در جریانِ حرکات دیداری، موجد بارِ بصری، تأکید بصری و هدایتِ چشم شده تا اَشکالِ بصری-نوشتاری، گاه شخصیتِ تصویری یابند و گاه منطبق با «اصل یکپارچگی»، تکمیلکنندۀ یک فرم باشند.