عالم مثال علاوه بر نقشی که در عرفان و به خصوص عرفان اسلامی ایرانی دارد از ضرورتهای مهمی نیز در فلسفه اسلامی برخوردار است. با اتکا به اینکه مهمترین خصیصه عالم مثال در نقش میانجی آن نهفته است، این عالم به نوعی امکان بر طرف ساختن برخی ابهامات و مشکلاتی که فلسفه و الهیات مشایی با آن روبرو بود را فراهم آورد. اما به نظر میرسد ضرورتهایی که درباب طرح آن در فلسفه و عرفان اسلامی وجود دارد درخصوص مطرح کردن آن به مثابهی سرچشمه نگارگری ایرانی چندان قابل اتکا نباشد. طرح عالم مثال به عنوان سر منشأ الهام نگارگر ایرانی، درصدد است تا دلیلی برای فضاسازی خاص آن باشد؛ این در حالی است که این نظریه علاوه بر اینکه نمیتواند پاسخگوی بسیاری از شبهات و ابهامات در این خصوص باشد، در نهایت بسیاری از خصایص نگارگری ایرانی که در پیوند با تاریخمندی و رسانه تصویری آن است را نیز نادیده میگیرد. با اتکا به گسترش طرح این نظریه توسط سنتگرایان و برخی مستشرقین میتوان طرح این رویکرد درباب نگارگری را همسو با نظریهی شرقشناسی پنهان قلمداد کرد. لذا به نظر میرسد بتوان نگارگری را به عنوان بخشی از هنرهای تصویری متأثر از خصایص فرمی و سنت فرهنگی و اجتماعی خاص آن قلمداد کرد.
Jahangard A. A critical Reading of the Imaginal World in Persian Traditional Painting and its Relation to the Hidden Orientalist Theory. کیمیای هنر 2018; 7 (27) :77-91 URL: http://kimiahonar.ir/article-1-1311-fa.html
جهانگرد علی اکبر. نظریه شرقشناسی پنهان و کاربست مفهوم عالم مثال در تفسیر نگارگری ایرانی. کیمیای هنر. 1397; 7 (27) :77-91