به نظر میرسد شمار اندک تحقیقات و پژوهشهای اختصاصی در ارتباط با واکاوی و برشماری عوامل مؤثر در خلق آثار موسیقایی فراگیر و ماندگار، تأثیر منفی درکیفیت آثارتولید شدۀ امروزی گذاشته است و به مرور باعث تنزل سلیقۀ هنری و ذوق موسیقایی مخاطبان گشته است. با طرح این مسئله، هدف اصلی پژوهش حاضر پاسخگویی به پرسشهای زیر در خصوص عوامل احتمالی مؤثر در فراگیری و ماندگاری سرود ای ایران (یکی ازمعدود آثار موسیقایی همراه با کلام که بطور گستردهای در دلها و اذهان تودۀ مردم با هر سلیقه، گرایش فکری و مذهبی، جنسیت و سن، جای گرفته و شاهد آن ماندگاری در حافظۀ بسیاری از مردم با سنین مختلف در ایران و همچنین بازخوانیهای متعددی در سالهای مختلف است) بوده است: کدام عوامل برون متنی را میتوان به عنوان عوامل احتمالی دخیل در فراگیری و ماندگاری سرود ای ایران برشمرد؟ کدام عوامل درون متنی را میتوان به عنوان عوامل احتمالی دخیل در فراگیری و ماندگاری سرود ای ایران برشمرد؟ روش کار در این پژوهش روشی کیفی، توصیفی_تحلیلی و تاریخی است، که با رویکرد مطالعات فرهنگی به عنوان چارچوب نظری، در پی نخست برشماری و حتیالمقدور تحلیل سرود ای ایران، هم از نظر درونمتن و هم با توجه به عوامل برونمتن آن است و عناصر و مفاهیمی بازنمایی شده را مشخص کرده و تأثیر این مطلب بر مورد اقبال گرفتن سرود مورد بررسی قرارگرفته است و چنین نتیجه میگیرد که عوامل برونمتنی نظیر شرایط اجتماعی-سیاسی، رسانههای جمعی و روحیات، افکار، احساسات و چگونگی ارتباط هنرمندانی که در خلق سرود دخیل بودند و همچنین روایات توأم با افسانۀ موجود در اذهان عامۀ مردم از یک سو و عوامل درون متنی نظیر نوع ترانه، نحوۀ ساختن ملودی و تنظیم و همچنین ویژگیهای فردی و تکنیکی خواننده در فراگیری و ماندگاری سرود ای ایران مؤثر بودهاست.