[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
درباره پژوهشکده هنر::
مقالات در دست انتشار::
فهرست داوران::
::
ISSN: ۲۲۵۱-۸۶۳۰
 e-ISSN: ۲۲۵۱-۹۹۷۱
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
۳ نتیجه برای ربیعی

هادی ربیعی،
دوره ۱، شماره ۴ - ( پائیز ۱۳۹۱ )
چکیده

یکی از مهم ترین آثاری که همواره مورد توجه محققان عرصه های فلسفه هنر، نقد ادبی و فن شعر قرار گرفته، بوطیقای ارسطو است. در دنیای اسلام، ترجمه ها، شرح ها، و تلخیص های متعددی از بوطیقا نگاشته شده است، که فن شعر ابن سینا از معتبرترین آنها دانسته می شود. در این مقاله کوشیده شده تا ضمن مقایسه فصول فن شعر ابن سینا با بوطیقای ارسطو و برشمردن اضافات توضیحی ابن سینا بر بوطیقا، نشان داده شود که فن شعر، ترجمه ای تحت اللفظی از بوطیقا نیست. بلکه، هدف ابن سینا از نگارش فن شعر از سویی ارائه گزارش علمی کاملی از محتوای بوطیقا به همراه نظرات و مثال های روشن کننده مطالب آن رساله و از سوی دیگر ارائه تصویری از بوطیقا به عنوان الگویی برای بحث های علمی و فلسفی جدیدتر در دو حیطه «مطلق شعر » و «شعر مرسوم زمانه » بوده است. امری که شایسته است به جدّ مد نظر محققان فلسفه هنر و ادبیات قرار گیرد.
هادی ربیعی،
دوره ۲، شماره ۷ - ( تابستان ۱۳۹۲ )
چکیده

گونه شناسی، روشی برای تفسیر کتاب مقدّس است که بر اساس آن، برخی افراد، رخدادها، اعمال و مکان هایی که در عهد عتیق از آنها سخن رفته است، به مثابه اخباری پیشین از مسیح، یا رخدادها، اعمال و مکان های مرتبط با وی، آن چنان که در عهد جدید مندرج است، قلمداد می شوند. عناصر این نسبت های گونه شناختی، عبارت از «گونه ها » در عهد عتیق و «پادگونه ها » در عهد جدید دانسته می شوند. در این سیستم بر وحدت میان عهد عتیق و عهد جدید تأکید می شود و عهد جدید به مثابه تحقّق عهد قدیم قلمداد می گردد. از این روش در فهم و تفسیر کتاب مقدّس، به ویژه بخش هایی هم چون مکاشفه یوحنا، و نیز دیگر متون دینی مسیحی، استفاده فراوان شده است. اما استفاده از تفسیر گونه شناسانه به کتاب مقدّس محدود نبوده است. این روش در فهم و تفسیر آثار هنری نیز تأثیر بسزایی داشته است. اهمیّت این روش تفسیری به حدّی است که بدون شناخت آن، فهم چرخه رواییِ تصاویر در برخی از کلیساهای قرون وسطا و چرایی نحوه چینش و مجاورسازی تصاویر بر روی دیوارهای آنها امکان پذیر نخواهد بود. در مقاله حاضر چگونگی کاربرد این روش در تفسیر هنر مسیحی قرون وسطی، مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد و اصول حاکم بر این روش تفسیری برشمرده می شود.

هادی ربیعی، میترا غفاری،
دوره ۷، شماره ۲۸ - ( پائیز ۱۳۹۷ )
چکیده

نحوه‌ مواجهه ابن‌سینا با نقّاشی در همه آثارش یکسان نیست، بلکه از جهات مختلفی به این موضوع توجه نشان داده است. مقاله حاضر به بررسی این مسأله می‌پردازد که ابن‌سینا در حکمت خود از چه حیث یا حیثیاتی درباره رنگ و نقّاشی و امور مربوط به آن سخن گفته است. در این پژوهش، سخنان پراکنده ابن‌سینا در این باب دسته‌بندی و حیثِ پرداختن به آن‌ها در هریک از بخش‌ها بررسی شده است. نتیجه این پژوهش نشان می‌دهد که بیشترین توجه ابن‌سینا به این بحث در «فن شعر» از علم منطق و «طبیعیات» به‌ویژه علم‌النفس و علم طب به چشم می‌خورد. او در «علم موسیقی» و «الاهیات» نیز به شکل متفاوتی در این باب سخن گفته است. توجه ابن‌سینا به نقّاشی در بافت طبیعیات عمدتاً از حیث امری مبصَر است که نحوه ادراکِ آن و تأثیراتش بر نفس شایسته بررسی است. تعریف امور مرتبط به نقّاشی، توجه به رنگ، شکل و تغییرات آن‌ها در موجودات محسوس به‌ویژه بدن انسان نیز در طبیعیات بررسی می‌شود. در مقابل، نگاه هنری به نقّاشی عمدتاً در بافت «فن شعر» و «علم موسیقی» صورت می‌گیرد. در بافت الاهیاتی، گاه نقّاشی کاربردی استعاری پیدا می‌کند و گاه به عنوان وسیله‌ای محسوس برای بیان امور معقول قلمداد می‌شود.


صفحه 1 از 1     

Kimiya-ye-Honar
Persian site map - English site map - Created in 0.1 seconds with 28 queries by YEKTAWEB 4714