دیویی رسالت فلسفه را تحول اجتماعی میدانست و تحول موردنظر او بهوسیله آموزش صورت میپذیرد. بدیهی است دوران کلاس و مدرسه روزی به پایان میرسد اما از آنجا که رشد انسان توقفی ندارد تعلیم و تربیت نیز نباید محدود به برهه خاصی از زندگی باشد بلکه نفوذ نهادهای آموزشی اجتماعی باید همیشه جاری بوده و ادامه داشته باشد. اقدامات فرهنگی و هنری نظیر تئاترهای کاربردی ابزارهای آموزشی مفیدی هستند که بهرهگیری صحیح از آنها میتواند در رشد و تکامل اخلاقی و توانمندیهای اجتماعی شهروندان یک جامعه تأثیر قابلِتوجهی داشته باشند. آگوستو بوآل نیز که یکی از بزرگترین نظریهپردازان پیشروی تئاتر کاربردی محسوب میگردد، تئاتر شورایی را جهت رسیدن به نقطه شروع تغییر و دگرگونی زندگی پیشنهاد نمود. تئاتر مدنظر بوآل فرصتی برای افراد جامعه فراهم میکند تا خواستههای درونیشان را بیان کنند. در تئاتر شورایی موقعیتهایی مشابه واقعیت ساخته میشود و فرصت تمرین و تجربه زندگی به مخاطبان داده میشود، بدون آنکه آنان متحمل ضرر و زیان و فرصتسوزی شوند. پژوهش حاضر با استفاده از پژوهشهای بنیادی پیشین، در زمینه فلسفه زیباییشناختی و تربیتی دیویی و با روش توصیفی-تحلیلی بر آن است تا به این پرسش پاسخ دهد که چگونه میتوان با بهرهگیری از نظریات دیویی به تحکیم و مؤکدسازی تئاتر شورایی اقدام نمود و راهکارهایی برای افزایش کارکرد این گونه نمایشی ارائه کرد. در این مقاله پس از پرداختن به تئاتر شورایی، در بخشی ویژه بر تئاتر رنگینکمان آرزو تمرکز میشود و نشان داده خواهد شد که میتوان با ایجاد همدلی در میان تماشابازیگران و ترغیب به عمل بیانگر، سلامت روانی آنان را ارتقا داد.