[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
درباره پژوهشکده هنر::
مقالات در دست انتشار::
فهرست داوران::
::
ISSN: ۲۲۵۱-۸۶۳۰
 e-ISSN: ۲۲۵۱-۹۹۷۱
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
۲ نتیجه برای آخوندی

زهرا آخوندی، رضا افهمی،
دوره ۶، شماره ۲۴ - ( پائیز ۱۳۹۶ )
چکیده

کاتارسیس در اندیشه ارسطو، امری اخلاقی، در تئاتر برشت به تخلیه عاطفی-جسمی و آگاهی شناختی و در نوشتار ویگوتسکی به تضاد آگاهی‌بخش پیرامون تجربه زندگی تعبیر شده است. جان کیج، موسیقی‌دان برجسته قرن بیستم، نیز ایجاد چالش برای کُنش ادراکی مخاطب و هویّت اثر در تجارب موسیقایی و پرفورمنس‌هایش، که اساساً از ماهیّتی کاتارتیکی برخوردارند، را هسته اصلی اندیشه هنری خود می‌دانست. ازاین‌رو، هدف پژوهش حاضر جست‌وجوی وجود و مفهوم تجربه کاتارسیس در آثار جان کیج است و در این راستا از روش تاریخی و توصیفی- تحلیلی و منابع کتابخانه‌ای بهره گرفته‌است. یافته‌ها نشانگر سه مرحله تغییر اندیشه وی، از فاصله‌گذاری به انگیزش مخاطب برای مداخله، و در نهایت، متأثر از اندیشه ذن، بخشیدن مقام هنرمند به مخاطب، به‌عنوان روش ویژه خود در راستای دادن تجربه کاتارسیس به وی، است. کیج با قرار دادن مخاطب در جایگاه هنرمند، با بخشیدن مقامی رفیع به انسان، کاتارسیس را به تجربه دائمی وی در زندگی بدل می‌سازد.

زهرا آخوندی، رضا افهمی،
دوره ۷، شماره ۲۹ - ( زمستان ۱۳۹۷ )
چکیده

شانس با مفهوم گسترده خود، به عاملی مهم در پیونددهندگی علم و هنر در قرن بیستم بدل شد؛ بهطوریکه شاهد انعکاس پارادایمهای نوین علمی مبتنی بر آن، به نمایندگی هنری پوانکاره، بر هنر، بهویژه مارسل دوشان، هستیم، که خود بر افراد دیگری نظیر جان کیج، سردمدار موسیقی شانس، تأثیر گذاشته است. ازاینرو، هدف پژوهش حاضر تبیین تمایزات و تشابهات مفهوم شانس در آثار دوشان و کیج و تأثیرات پوانکاره بر آن‌ها میباشد، که در این راستا از روش توصیفی و منابع کتابخانهای بهره گرفته است. یافتهها نشانگر یکسانی دیدگاه کیج و دوشان به مفاهیم زیباییشناسی بیتفاوتی، طبیعت موقّتی و قراردادی، اهمیّتبخشی به فضاهای ادراکی و عدم وجود بینهایت واقعی میباشد که حاصل تأثیر اندیشههای پوانکاره بر روی هر دوی آن‌ها بوده و به «شانس سیستماتیک» یا «شانس مطلق» تعبیر میشود. وجوه افتراقشان نیز در ریشههای علمی دوشان (اندیشههای پوانکاره) و عرفانی کیج (ذن بودیسم) نهفتهاست. ازاینرو، تأثیر اندیشههای پوانکاره بر کیج به دو دوره پیش از مرگ دوشان (تئوری آشوب، توپولوژی، هندسه غیراقلیدسی و فضاهای اِن-بُعدی) و پس از آن (تحتالشعاع قرارگرفتن اندیشه پوانکاره با ذن، پراجنا و ساتوری) قابل تقسیم است، که در نهایت به حلشدگی اندیشه پوانکاره در ذن منتهی میگردد.


صفحه 1 از 1     

Kimiya-ye-Honar
Persian site map - English site map - Created in 0.07 seconds with 27 queries by YEKTAWEB 4714