[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
درباره پژوهشکده هنر::
مقالات در دست انتشار::
فهرست داوران::
::
ISSN: ۲۲۵۱-۸۶۳۰
 e-ISSN: ۲۲۵۱-۹۹۷۱
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
کاربران عمومی فقط به فهرست مقالات منتشر شده دسترسی دارند.
۵ نتیجه برای موضوع مقاله:

هادی ربیعی،
دوره ۱، شماره ۴ - ( پائیز ۱۳۹۱ )
چکیده

یکی از مهم ترین آثاری که همواره مورد توجه محققان عرصه های فلسفه هنر، نقد ادبی و فن شعر قرار گرفته، بوطیقای ارسطو است. در دنیای اسلام، ترجمه ها، شرح ها، و تلخیص های متعددی از بوطیقا نگاشته شده است، که فن شعر ابن سینا از معتبرترین آنها دانسته می شود. در این مقاله کوشیده شده تا ضمن مقایسه فصول فن شعر ابن سینا با بوطیقای ارسطو و برشمردن اضافات توضیحی ابن سینا بر بوطیقا، نشان داده شود که فن شعر، ترجمه ای تحت اللفظی از بوطیقا نیست. بلکه، هدف ابن سینا از نگارش فن شعر از سویی ارائه گزارش علمی کاملی از محتوای بوطیقا به همراه نظرات و مثال های روشن کننده مطالب آن رساله و از سوی دیگر ارائه تصویری از بوطیقا به عنوان الگویی برای بحث های علمی و فلسفی جدیدتر در دو حیطه «مطلق شعر » و «شعر مرسوم زمانه » بوده است. امری که شایسته است به جدّ مد نظر محققان فلسفه هنر و ادبیات قرار گیرد.
مهدی مکی نژاد،
دوره ۳، شماره ۱۰ - ( بهار ۱۳۹۳ )
چکیده

هنرهای سنتی هنرهای کاربردی هستند که مطابق ذوق و حس زیبایی شناسانه جمعی و براساس یکسری قواعد منظم، منطقی و ریشه دار، در طول زمان‌ها از گذشته تا به امروز ساخته شده و می‌شود. آفرینش هنری در این قلمرو متأثر از سنت‌های تصویری و محتوایی و انتقال‌دهنده آیین‌ها، اعتقادات، اساطیر و به طور کلی علائق و سلایق جامعه سنتی است. این گونه هنرها با همه تنوع و پراکندگی‌شان، هم در صورت و هم در معنا و مفهوم، دارای وجوه مشترکی هستند. در پاسخ به این سؤال اصلی که چه عنصر یا عناصری این هنرها را به رغم تنوع جغرافیای، فرهنگی، شکلی و کاربردی به هم پیوند می‌دهد و این شباهت‌ها چگونه حاصل شده است، فرضیه‌ای مورد توجه قرار گرفته است که بر اساس آن، مرکزگرایی بارزترین ویژگی و فصل مشترک این هنرهاست. مرکزی که لزوماً مکان فیزیکی نیست بلکه ماهیتی باطنی و فراگیر و مربوط به نوع نگرش و اندیشۀ حاکم بر جامعه سنتی است. این پژوهش نتیجه می‌گیرد که وحدت و یکپارچگی هنرهای سنتی مرهون وجود مرکزی، گاه نامرئی ولی همواره پویاست و اثر هنری بر اساس قرب یا بُعد به آن اعتبار می‌یابد. این قرب و بعد می‌تواند به عنوان مؤلفه‌ای در ارزش‌گزاری یک اثر مورد توجه قرار گیرد. این مقاله با رویکرد توصیفی و تحلیلی، از بعد صورت و معنا به سه عنصر مهم مرکزگرایی، تقارن و تکرار در هنرهای سنتی می‌پردازد.
حامد ذویاور، مهنوش وحدتی، مهدی مکی‌نژاد،
دوره ۴، شماره ۱۵ - ( تابستان ۱۳۹۴ )
چکیده

هنر در جوامع مختلف، ظهور یکی از معانی خلقت و اسطوره‌های مربوط به آن است که به‌ صورت نماد و در نتیجه به صورت نقوش در آثار بشری نمایان گشته است، این نقوش صرفاً جنبه تزئینی ندارند و معانی و مفاهیم عالی‌تری ارائه می‌کنند و به خاطر جنبه‌های نمادین یکی از متنوع‌ترین نمادگرایی‌ها هستند. بته که به‌ عنوان نقشی گیاهی و تزئینی در هنرهای سنتی، به صورتی فراگیر مورد استفاده قرارگرفته، نگاره‌ای است نمادین از اعتقادات ایرانیان و دیگر ملل که با هماهنگی موجود در میان اجزاء درونی و بیرونی‌اش در طی زمان و گذر از میان فرهنگ‌های مختلف توانسته همیشه راه تکامل و زیبایی را پیموده، کامل شده، نهایتاً آنچه امروز به دست ما رسیده به‌عنوان بته جقه بشناسیم. این مقاله جستجویی است برای یافتن این سؤال که: بته جقه بیانگر چه حقایقی وراء آنچه تاکنون شنیده‌ایم و خوانده‌ایم است؟ هدف از تدوین این مقاله نزدیکی اذهان به دریافت مفهوم بته جقه است و در پژوهش پیش رو که تحقیقی است از نظر هدف بنیادی به شیوه توصیفی-تحلیلی کوشش شده، در حد توان به هویت اصلی و حقیقی این نقش‌مایه کهن پرداخته شود. این آرایه نمادی از اندیشه‌ای است که گروهی از هنرشناسان آن را نمادی از سرو، درخت زندگی، آتش، تاج و...می‌دانند که با حفظ هویت خود و خلاقیت و هوشمندی هنرمند به طرزی زیرکانه یا از سر نا آگاهی با اینکه از طبیعت اولیه‌اش فاصله گرفته و به گونه‌های متفاوت در هنرهای مختلفی در تمامی ایران و جهان بازتاب یافته است همچنان به‌ عنوان نقش مادر با لطافت تمام جلوه‌گری می‌کند؛ اما حقیقت نهفته در این نقش حکایت از نوعی پیوستگی با خلقت آغازین دارد.


عبدالحسین لاله،
دوره ۸، شماره ۳۲ - ( پائیز ۱۳۹۸ )
چکیده

از کنشهای غالب شخصیتهای آثار ساموئل بکت «مرگپیشگی» یا «مرگباوری» است. آنها یا در انتظار مرگ هستند و یا خودکشی میکنند. این شخصیتها که از ادامه زندگی در جامعه مدرن دلسرد و مایوس گشتهاند، برای رهایی از بحران عمیق زندگی، مرگ را ترجیح دادهاند. توجه به مرگ از عصر تراژدیهای یونان باستان تا به امروز، بنمایه آثار بسیاری از نویسندگان، شعرا و فلاسفه بوده است. از جمله آنها میتوان به مولوی شاعر، فیلسوف و عارف نام آشنای ایرانی اشاره داشت. با استفاده از نظام فکری مولوی در خصوص مرگ، ابتدا این مسئله مورد بررسی قرار خواهد گرفت سپس مرگباوری در در دو فرهنگ شرق و غرب ارزیابی شده و روشن خواهد شد مرگ باوری در آثار بکت چه کنش و ماهیتی دارد؟  دلیل خودکشی و مرگباوری شخصیتهای آثار بکت چیست؟ آیا قصد بکت ترویج مرگ و نیستی است یا وی هدفی سازندهتر را در زندگی بشر دنبال میکند؟ مسلما توجه به یافتهها و باورهای مخاطب در ایران  از جمله تأثیری که شخصیتهایی چون مولانا در نظم فکری مردم ایران دارند ـ میتواند به درک عمیق آثار بکت در فرهنگ نمایش ایران منجر شود. بر این اساس روش تحقیق این پژوهش تحلیلی ـ توصیفی خواهد بود.  

علی تقوی،
دوره ۱۱، شماره ۴۲ - ( بهار ۱۴۰۱ )
چکیده

اقتباس از واژگان پرکاربرد برای بازگفت و تبیین گستره برگرفتگی و تأثیرپذیری متنی از متن یا متون دیگر است. نظر به جایگاه خاص و متعالی صورت و معنای قرآن کریم، نخستین تعریفها از اقتباس، ناظر بر تأثیر و حضور این کلام وحیانی در متون ادبی است، اما رفتهرفته توسّع معنایی یافته و بهویژه در مطالعات چند دهه اخیر، از اصطلاحات پرکاربرد در تبیین فرایندهای آفرینش آثار ادبی و هنری بهشمار میرود. از هنرهایی که بسیار متأثر از متون ادبی است و بهویژه در نسخ خطی به زیباترین وجهی به تجلی درآمده، هنر نگارگری است. در پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیل تطبیقی، و با هدف تبیین نحوه اقتباس نگارگران از متون ادبی و گستره تأثیر و حضور آن متون در نگارهها، سه روایت و نگارههای مرتبط با آنها از خمسه نظامی شاهطهماسبی برگزیده شد. یافتههای پژوهش آشکار میسازد از انواع مهم و شایع اقتباس در ساحت ادبیات، تلخیص یا کوتهنگاشت است و چگونگی پیوند و ارتباط نگارههای متون مصور با متن ادبی را میتوان ذیل این نوع، تحلیل و تفسیر کرد. نگارگر بیآنکه درصدد روگرفت و تکرار متن پیشِ رو باشد، با تخیل تیزپروازش متأثر از این متن و پارهای از متون دیگر که در ذهن و ضمیر او نقش بسته است، به ترسیم نگارهها میپردازد.
 


صفحه 1 از 1     

Kimiya-ye-Honar
Persian site map - English site map - Created in 0.1 seconds with 31 queries by YEKTAWEB 4704