سبک را به طور عام میتوان الگوها یا صفات بارز چیز یا مجموعهای از اشیاء دانست. مزیت سبک بر دیگر روشهای
طبقهبندی تاریخ هنر در این است که به وسیله آن میتوان با حداقل مدارک بیشترین آگاهی را از وضع هنر در دورهای خاص
کسب کرد. اگرچه کاربرد واژه سبک در تاریخ ادبیات مغرب زمین به دوران باستان میرسد کاربرد آن در مطالعه تاریخ هنر از
قرن هجدهم رایج شد. اول بار وینکلمان از سبک برای شناخت هنر و تمدن یونان باستان استفاده کرد. پس از او هریک از
مورخان و متفکران به وجهی از سبک توجه کردند؛ تجربهگرایان تنها بر مطالعه صوری آثار متمرکز شدند؛ هگلگرایان کوشیدند
میان سبک آثار هنری و روح زمانه رابطهای بیابند و متفکران متأخر سبک را هرچه بیشتر وابسته و معلول سازوکار تولید اثر و
طرز عمل هنرمند دانستند. به طور کلی مروری بر سیر تحول مفهوم سبک و روشهای سبکشناسی در مطالعات تاریخ هنر
مغربزمین نشان میدهد از قرن هجدهم تا کنون اهمیت اثر هنری، و اندیشه و خواست هنرمند در سبکشناسی در نظر مورخان
افزایش یافته است.
این مقاله در پی بررسی مفهوم سبک و اصول سبک شناسی در تاریخ هنر مغرب زمین است.
Sahragard M, Shirazi A A. History of Stylistic Studies in the Historiography of Art in the West. کیمیای هنر 2014; 3 (12) :87-98 URL: http://kimiahonar.ir/article-1-281-fa.html
صحراگرد مهدی، شیرازی علی اصغر. تاریخِ سبک شناسی در تاریخ نگاری هنر مغربزمین. کیمیای هنر. 1393; 3 (12) :87-98