نشست نقد و بررسی کتاب «هنر معاصر ایران: ریشهها و دیدگاههای نوین» نوشته حمید کشمیرشکن عصر شنبه 23 آبان با حضور حمید سوری، هلیا دارابی، جواد حسنجانی و نویسنده کتاب در تالار استاد جلیل شهناز خانه هنرمندان برگزار شد.
حمید سوری، پژوهشگر و مدرس تاریخ هنر در این نشست گفت: ما به شدت به یک سند مکتوب درباره هنر معاصر ایران که ریشههای آن را هم مورد توجه قرار بدهد، نیازمند بودیم که این کار به دست توانای حمید کشمیرشکن انجام شد. این کتاب را باید در بستر کلیتر فعالیتهای کشمیرشکن دید. وی افزود: اگر کشمیرشکن نبود هنر معاصر ایران در وجه مکتوب کردن مسائل دچار نقصان اساسی بود. همچنین اگر مجموعه فعالیتها و آثاری را که کشمیرشکن در این سالها انجام داد و منتشر کرد، حذف کنیم، مکتوبات هنر معاصر ایران دچار نقصان جدی میشود. هنر معاصر ایران نیازمند مکتوبات پژوهشی بسیار است که متاسفانه هنوز به آن دست پیدا نکردهایم. سوری ادامه داد: پژوهش نیاز اساسی به تئوری و اطلاعات دارد. در کجا آرشیوی وجود دارد که پژوهشگر بتواند اطلاعات مورد نیاز خود را از آنجا گردآوری کند؟ در کجا اسنادی وجود دارد که پژوهشگر بتواند به راحتی از آنها به عنوان ماده پژوهشی مورد نیاز خود بهره ببرد؟ چه سرمشق و الگوهایی وجود دارد که پژوهشگر از آنها بهره ببرد؟
سوری در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به کمتوجهی به «تاریخ هنر» در نظام آکادمیک ایران، گفت: در جامعه امروز ما دانشکدههای متعدد هنری وجود دارد، اما رشتهای به نام تاریخ هنر در این دانشکدهها طراحی نشده و درباره این حوزه مطالعاتی به اندازه کافی صحبت نمیشود. وی اضافه کرد: تاکنون صرفا تعدادی از نمونهها و استثناها درباره تاریخ هنر ایران منتشر شدهاند و ما سنت نگارشی در حوزه تاریخ نویسی هنر نداریم که در زمره فرهنگ ایرانی قرار گرفته باشد. در چنین فضایی نوشتن یک کتاب که به صورت جامعی بخواهد هنر معاصر ایران را مورد بررسی قرار بدهد هم نیازمند شجاعت است و هم نیازمند تلاش پیگیر چند ساله و چند دهه.
سوری در ادامه با اشاره به اهمیت کتاب «هنر معاصر ایران: ریشهها و دیدگاههای نوین» گفت: این کتاب میتواند به عنوان منبعی مهم درباره مسائل مهم هنر معاصر ایران مورد استفاده قرار گیرد. همچنین از دستاوردهای پژوهشی این کتاب نیز میتوان در راستای تالیف کتابهای دیگری در این حوزه استفاده کرد. در این راستا فهرست منابع غنی که در انتهای کتاب است و آنچه را در طول متن نویسنده در نگارش از آن بهره برده، برای همه ما در فضاهای مختلف میتواند مورد استفاده قرار بگیرد. این کتاب نقطه عطفی برای مکتوبات هنر ایران است و میتواند نقطه شروع مهمی باشد برای پژوهشهایی دیگر درباره تاریخ هنر. سوری در بخش دیگری از سخنان خود به نقدهایش بر این کتاب نیز اشاره کرد: برای من جای پرسش است که چرا نویسنده در این کتاب از متدولوژیهای مختلفی برای نگارش استفاده کرده است؟ چرا باید بخشهای نخستین کتاب توصیفی و تاریخی باشند و بخشهای دیگر گفتمانمحور.
وی اضافه کرد: زمانی که بخش قاجار و مدرن این کتاب را مطالعه میکنیم شاهد هستیم که بحث توصیفی و زبان قابل فهم است، اما وقتی به دوره معاصر میرسیم، در قسمتهایی که زمینههای تئوری مطرح میشوند زبان پیچیده و نقل قولها بسیار است، ولی در بخش بررسی هنرمندان، متن روان و قابل فهم میشود. سوری درباره دیگر نقدهای خود گفت: در برخی قسمتهای کتاب نیز اشکالات کوچکی به چشم میخورد، از جمله اینکه در جایی از کتاب از سیا ارمجانی، به عنوان معمار نام برده شده، در صورتی است که ایشان صرفا پژوهشهایی درباره هنر معماری ایرانی انجام دادهاند و هنرمند معمار نیستند.
هلیا دارابی، نویسنده، پژوهشگر و مدرس تاریخ هنر نیز در این نشست گفت: کتاب «هنر معاصر ایران: ریشهها و دیدگاههای نوین» نخستین پژوهش جدی و کاملی است که هنرهای مدرن و معاصر ایران را در بستر اصلی خود به طور کامل مورد توجه قرار میدهد. وی افزود: نخستین بودن این پژوهش در زمان شروع نگارش این کتاب، مشکلات زیادی را برای نویسنده ایجاد کرده است. از جمله این مشکلات میتوانم به درگیریهای ذهنی درباره مسائلی چون انتخاب مباحث، انتخاب روش پژوهشی، چگونگی تدوین مطالب و... اشاره کنم. اساسا هنر مدرن و معاصر ایران با مقدار کافی منابع مکتوب مواجه نبوده و هنوز هم این معضل وجود دارد.
دارابی ادامه داد: تا پیش از تلاشهای آقای کشمیرشکن در دانشگاههای ایران و خارج به هنر ایران به ویژه هنر معاصر ایران اهمیت چندانی به عنوان یک موضوع مهم برای پژوهش داده نمیشد.
این منتقد همچنین با اشاره به مقاله محور بودن ساختار کتاب گفت: ساختار کتاب مقالهمحور است؛ به عبارتی فصلهای کتاب بر مبنای مقالاتی بوده که توسط خود نویسنده از پیش نوشته و منتشر شده بودند، شاید این دلیلی باشد بر نبود یک متدولوژی واحد برای نگارش این کتاب. باید بیان کنم که من با برخی اصطلاحات و مفاهیم این کتاب نیز مشکل دارم که از جمله آنها مفهوم «نو سنت گرایی» است. به نظرم این مفهوم باعث میشود تا ما در تقسیمبندی آثار برخی هنرمندان دچار مشکل بشویم.
حمید کشمیرشکن، نویسنده کتاب نیز در این نشست گفت: به دلیل اینکه سالهاست که در دانشکدههای داخل و خارج ایران تدریس میکنم و در محافل هنری حضور دارم، ضرورت انتشار کتابی درباره تاریخ هنر معاصر ایران را برای طیف دانشگاهی و هنری داخل و خارج بسیار حس میکردم. وی افزود: این کتاب در امتداد کار علمی پژوهشگرانی چون رویین پاکباز، جواد مجابی، کریم امامی و... قرار دارد که خود من از آنها بهرههای بسیاری بردم. نقش این پژوهشگران را در تولید منابع حوزه هنرهای تجسمی ایران نمیتوان به هیچ وجه نادیده گرفت. تمام آنها دین بزرگی بر گردن جامعه پژوهشی و هنری دارند و اگر کارهای پژوهشی این بزرگان نبود شاید کتاب من نیز به وجود نمیآمد.
کشمیرشکن ادامه داد: هر پژوهش دانشگاهی دشواریهای خاص خود را دارد، اما این دشواریها در پژوهش درباره هنرهای تجسمی به مراتب بیشتر است. در این حوزه حتی یافتن برخی منابع و اسناد ساده برای ارجاعات تاریخی، بسیار سخت است. باید حتما اشاره کنم که این کتاب به صورت ناگهانی به این صورت به وجود نیامده است، بلکه برخی فصلها پیشتر به صورت مقالات مجزایی نوشته و منتشر شده بودند که در این کتاب در کنار هم قرار گرفته انسجام یافته و گستردهتر شدند.
کشمیرشکن در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به عنوان کتاب گفت: برای پیچیده نشدن ماجرا، به ناچار عنوان «هنر معاصر ایران» انتخاب شد، این در صورتی است که در این کتاب به هنر ایران در دورانهای پیش از مدرن، مدرن و معاصر پرداخته شده است. این پژوهشگر اضافه کرد: من در این کتاب به جریانهایی از هنر ایران پرداختم که به نحوی منعکس کننده جوانب اساسی و گفتمانهای بنیادین فرهنگی و سیاسی در جامعه ایرانی بودند. مهمترین نکتهای که سعی کردم در این کتاب به آن اشاره کنم این است که هنر معاصر ایران انعکاس جوانب مهمی از فرهنگ ایرانی است؛ به عبارتی بررسی زمینههای تاریخی، سیاسی و اجتماعی جامعه ایرانی و تاثیر آن بر هنر، خط مشی اصلی این کتاب بوده است.
کشمیرشکن در ادامه با اشاره به این نکته که تمام تلاشش را برای استفاده درست از مفاهیم و اصطلاحات به کار برده است، گفت: برخی واژگان و اصطلاحات از جمله «مدرنیسم پساانقلاب» برای نخستین بار در این کتاب شکل گرفتهاند. باید اشاره کنم که من تمام تلاشم را به کار بردم تا واژهگزینیها درست باشد و برخی مفاهیم رایج نیز از جمله مدرن، معاصر، هویت برساخته، جهانی سازی، یکسان سازی فرهنگی و... به طور صحیح به کار بروند.
وی افزود: به عنوان مثال برای طرح مفاهیمی چون مدرن و معاصر، این مسائل نیز مطرح میشوند که مفاهیمی از این دست زمانی که در بستر هنر غیر غربی قرار میگیرند، چه هویتی پیدا میکنند؟ یا درباره مدرنیسم غیرغربی این مسائل نیز بحث میشود که آیا مدرنیسم و مدرنیته در هنر جوامع غیرغربی به معنا و مفهوم اطلاق میشود یا صرفا یک مساله تاریخی است؟
کشمیرشکن ادامه داد: یک فصل از کتاب را هم به هنر مهاجرت اختصاص دادهام. معضلی در اینجا وجود دارد که پژوهشگران غربی هنر ایران، آثار هنرمندان ایرانی مهاجرت کرده به کشورهای دیگر را هم در راستای هنرمندان داخلی بحث کردهاند، این در صورتی است که آثار آنها باید در بستر همان جامعهای که زندگی میکنند، مورد بحث قرار گیرند و نمیتوان آنها را با هنرمدان داخل همسان دانست.
جواد حسنجانی نیز در این نشست گفت: «هنر معاصر ایران: ریشهها و دیدگاههای نوین» نخستین کتابی است که درباره تاریخ هنر معاصر ایران صحبت میکند و همین مساله دلیل اهمیت بسیار این کتاب است.
وی افزود: به دلیل گران بودن این کتاب و مشکل بودن تهیه آن برای دانشجویان ناشر تصمیم گرفته تا کتاب را با کمی تغییر در جنس کاغذ و... به صورت یک ورژن جدید و ارزان برای دانشجویان منتشر کند.
چاپ نخست کتاب «هنر معاصر ایران: ریشهها و دیدگاههای نوین» در تابستان امسال (1394) با شمارگان هزار و 400 نسخه، 408 صفحه و بهای 180 هزار تومان از سوی موسسه فرهنگی و پژوهشی چاپ و نشر نظر روانه کتابفروشیها شده است.
|