:: دوره 6، شماره 22 - ( بهار 1396 ) ::
جلد 6 شماره 22 صفحات 60-49 برگشت به فهرست نسخه ها
نسبت «خود» و «دیگری» در عصر تجدد، در نمایشنامه «جعفر خان از فرنگ برگشته» نوشته «حسن مقدم»
فارس باقری*
چکیده:   (6132 مشاهده)
در این مقاله پرسش بر سر شکل­‌های مواجهه -آگاهانه یا ناآگاهانه- کاراکتر ایرانی از «خود» و «دیگری» در نمایشنامه جعفرخان از فرنگ برگشته نوشته حسن مقدم است. «خود» و «دیگری» استعاره و اشاره­‌ای به مهم­ترین سوژۀ ادبیات مدرنِ ایرانی است. این نسبت، متضمن یک رابطه است. رابطه­‌ای که فضایی ایجاد می­‌کند تا فرم­‌های اجتماعی و ارتباطی هر بار در قالب شخصیت­‌های اجتماعی و انواع مواجهه‌­هایشان –«خود» و «دیگری»- نمودار و بازتولید می­‌شوند.
در این­جا، آن چیزی که مورد توجه واقع می‌­شود، بر اساس منظر نظریه­‌پردازان معاصر حوزۀ بازنمایی، مفاهیمی چون زبان و پوشش و نظام استعاری و نشانه‌­ای «خود» و «دیگری» درون روابط متقابل کاراکترها مورد بررسی قرار می­‌گیرد که گفتمان مورد نظر را می­‌سازند. در اینجا منظور از گفتمان، نگرش و زاویه دید خاص در هر دوره تاریخی است که از راه آن «خودِ» ایرانی دست به تجربه می­زند و نیز تجربه «دیگری» است که در نمایشنامه برساخته شده­‌است. در این مقاله سعی بر آن است تا نشان داده شودکه شخصیت­‌های این نمایشنامه چگونه به عنوان نوعی سوبژکتیوییه و «خود»، در برابر سوبژکتیویتۀ «دیگری» قرار می­‌گیرند.
واژه‌های کلیدی: نمایشنامه ایرانی، حسن مقدم، جعفر خان از فرنگ برگشته، گفتمان، خود، دیگری
متن کامل [PDF 270 kb]   (2011 دریافت)    
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: تخصصي
دریافت: 1396/7/16 | پذیرش: 1396/7/16


XML   English Abstract   Print



بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
دوره 6، شماره 22 - ( بهار 1396 ) برگشت به فهرست نسخه ها