تجسم ساختارشکنی: تحلیل رویکردهای ساختارشکن در تصاویر سورئالیستی قرن ۲۰
|
فاطمه پورمند* ، اشرفالسادات موسویلر |
|
|
چکیده: (6757 مشاهده) |
ساختارشکنی و سورئالیسم، علیرغم خاستگاههای متفاوتشان، در انتقادی که به نگرشهای قطعیتگرا وارد میکنند، اشتراک نظر دارند؛ برای آنها قابل پذیرش نیست که گستره نامحدود معانی و تفاسیر را بتوان به رابطه معین و تقابلی «مفاهیم دوگانی» تقلیل داد. ساختارشکنی، در رویکرد به متن و ساختارهای زبانی و سورئالیسم در اهتمام به تغییر تجربههای ادراکی و ارتقاءدادن واقعیت دریافتی، تقابلگرایی ساختاری را به چالش میکشند. با مفروضداشتن تشابه نگرش مذکور، این پژوهش با هدف بهرهگیری از نظریه برای خوانش اثر هنری، با روشی تحلیلی، به رویکردهای هنر سورئالیستی قرن ۲۰ (تصویر دوبعدی) منظر ساختارشکنی میپردازد. مبنای تحلیل ساختارشکنانه در این تحقیق، مدنظر قرار دادن رابطه معکوس و مختلشده دو جزء تقابلی و همچنین «تعینناپذیری» جایگاه نهایی آنها است. نتیجه آنکه تصاویر سورئالیستی، به واسطه گسستی که در رابطه معمول مفاهیم متقابل پدید میآورند، قطعیتهایی که متزلزل میسازند و اطمینانخاطرهایی که بهپرسش میگیرند، علاوه بر واسازی نظام تصویری مورداستفاده )هنر انتزاعی و هنر بازنما( نگرش ساختارشکن را نسبت به پندارهای معمول ما از واقعیت، تجسم «عینی» میبخشند. |
|
واژههای کلیدی: تقابلهای دوتایی، تعینناپذیری، ساختارشکنی، سورئالیسم، هنر سورئالیستی |
|
متن کامل [PDF 422 kb]
(3238 دریافت)
|
نوع مطالعه: پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1396/7/15 | پذیرش: 1396/7/15
|
|
|
|