سوگنامۀ زندگی، هنر، و مرگ ادوارد مانه نقاش پیشگام مکتب امپرسیونیست فرانسه در قرن نوزدهم ازدیدگاه روانکاوی زیبائیشناسی
|
منیرالسادات س. صالحمجتهد* |
|
|
چکیده: (8191 مشاهده) |
نوشتار پیش رو به بررسی وتحلیل زندگی ادوارد مانه (1832 - 1883)، نقاش پیشگام فرانسوی از دیدگاه آسیبشناسی روانکاوی-زیبائیشناسی میپردازد. مانه درانتقال از مکتب رآلیسم به امپرسیونیسم - پدیدههای زندگی نوین - در چرخش قرن هجدهم به نوزدهم میلادی، به پدیدآوری هنری میپردازد که در آن پیامی نمادین از درون داشتهها و درون انباشتهها و شیوۀ زندگی وی به چشم میخورد. این آزمودهها مجموعهای از گرههای درونی و پیامدهای گزندۀ زیربنای تربیت اشرافی مهارگسسیختۀ مانه میباشد که بیان تضادهای سهمگین درخیال و اندیشه، و نمود آن در شیوۀ زندگی فردی و کنش و واکنشهای بیرونی وی متبلور است. تضاد دیدگاه و رفتارشورشی - هیجانی مانه در برابر بی عدالتی اجتماعی و پیوستن به گروههای هنری-روشنفکری در محکوم نمودن حکومت جابرانه و دهنکجی به سلطۀکلیسا برتمام زوایای وجود و سرنوشت مردم دوران خود، و درعین حال کمک به بیداری آنها از بلندگوی زندگی اریستوکراسی وحل شدن خود درآن نوع زندگی، قابل تأمل است. وی با بهرهگیری از بنمایۀ هنری در پنهان نمودن مکنونات خود در پشت آن، به هنجارشکنی و پردهدری دردنیای نقاشی و درهم شکستن حریم معیارهای اخلاقی و سنت جامعه، به یک نوگرائی (مدرنیسم) بی مرز و از هم گسسته درگسترۀ هنر و دیگر نمودهای زندگی آیندگان دست مییازد. در این مقاله فرایند رشد ادوارد از دوران کودکی با گرههای کور در رابطۀ با پدر- مادر؛ فضای ذهنی -روانی- فیزیکی و تعامل میان فردی درخانوادۀ نابسامان؛ شکل گیری عقد ۀادیپ حل نشده (دررابطه با مادر) رفتار ویرانگر پدر در تخریب و فروپاشی دیوارههای هویت و تمامیت شخصیت وی، ناپالودگی زبان گفتاری خانواده و پوشاندن خلاهای عاطفی زیرتوانمندی اجتماعی و غرورخانوادگی و بازتاب آن در همۀ دوران و در همۀ سایه روشنهای زندگی وی و کاستی تمامیت وجودی و بحران هویت و احساس بیکفایتی و ناخود پنداری و افسرده خوئی و نشانههای شدید دیگر با گزندهای مرگبار جسمانی و آسیبهای شدید روان-تنی و روان رنجوریهای ترمیم نایافته که در نقاشیهای وی سایههای پررنگی انداخته، بحث میگردد. نمود بارز نشانههای ناپذیرفتۀ تخریبی بیرون از چهار چوب معیارهای بهبود روانی و حرمت شرم و حریم اخلاق و پاکسرشتی هنر، در «المپیاد » و «آب تنی یا نهار در چمنزار » و بسیاری دیگر از کارهای مانه به روشنی مشهود است، و پرسشی به قداست خدشهدار شده هنر از این دست، با نشانههای بر آشفتگی ذهنی در حافظۀ تاریخ هنر برجا است. پرسش انگیزتر، بروز زنگار گرفتگی من برتر و وجدان هشیار، و تلاشی هویت در کنش ننگین سه سویۀ درهم آمیزی هم زمان آگوسته مانه (پدر، درمسند قضا!) - ادواردمانه (پسر، پاسدارآبرو و قداست هنربرین!) - سوزان لین هاف، آموزگار پیانو است! برنتابیدن و فشارگروههای اجتماعی ازشیوۀ نوین بیان احساس هنری و زندگی تعریف نشده دور از معیارهای اخلاق مانه موجب طرد شدن و درگیری ذهنی وی درطیفی از احساس خود- ناباوری نا ارزشمندی و انکارهویت خویشتن؛ و از سوی دیگر رویش آسیب خودشیفتگی ناشی از برخوردار یهای طبقۀ اجتماعی منجر به رشد توهم آمیز خود بزرگ پنداری جمعی خانوادگی مانه را میتوان در نظریۀ «رویا پردازیهای عصبی خانوادگی » فروید یافت. با این حال، در کنار ناهنجاریهای شخصیتی و تضادهای بیشمار، ذهن نوآفرین و آثار ارزشمند و ماندگار ادوارد مانه، در جایگاه هنرمندی چیره دست در رآلیسم و پدر هنر امپرسیونیسم قابل ستودن میباشد. هنرمندی که درگیریهای درونی با «خود » را تاب نیاورد و در بالاترین نقطۀ نافرجامی «خویشتن آزاری » به «آگاهی » رسید و درمیان نقاشی گلهای یاس سفید به پایان رسید. |
|
واژههای کلیدی: ادوارد مانه، روانکاوی-زیبائیشناسی، امپرسیونیسم، ناهنجاریهای روان - تنی، ویژگیهای شخصیت، آسیبشناسی |
|
متن کامل [PDF 892 kb]
(7752 دریافت)
|
نوع مطالعه: پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1395/3/29 | پذیرش: 1395/3/29
|
|
|
|