کتاب مقدس به عنوان مهمترین منبع شمایلنگاری مسیحی لحاظ میشود و همچنین شمایلنگاری مسیحی به نوبه خود تفسیر بصری کتاب مقدس است، از اینرو رابطه میان شمایلنگاری مسیحی و تفسیر کتاب مقدس در خور توجه است. در برخی موارد این رابطه چنان است که بازنمایی بصری به نحوی فعالانه بر نفسیر متن کتاب مقدس تأثیر دارد و صرفاً تصویرسازی منفعلانه این متن نیست. به منظور فهم بهتر ادوار مختلف شمایلنگاری مسیحی، توجه به شیوههای تفسیری کتاب مقدس شایان اهمیت است. این مقاله در وهله نخست به اختصار به معرفی دو مکتب تأثرگذار انطاکیه و اسکندریه میپردازد، سپس در صدد نشان دادن بازتاب آموزههای این مکاتب بر هنر صدر مسیحیت است که از حیث تاریخی هم عصر این مکاتب بودهاند. این بازتاب به مدد مثالهای مختلفی از شمایلنگاری آن دوران نشان داده میشود و با نمونههای ادوار بعدی در مقام مقایسه قرار میگیرد.