:: دوره 8، شماره 32 - ( پائیز 1398 ) ::
جلد 8 شماره 32 صفحات 108-97 برگشت به فهرست نسخه ها
مرگ اندیشی و نسبت آن با هنراندیشی هیدگر
بهروز الیاسی ، محمدجواد صافیان*
چکیده:   (3233 مشاهده)
هنراندیشی هیدگر حاصل اندیشه دوره متأخر اوست؛ اما مرگ اندیشی پابهپای وجوداندیشی در تمام ساحت اندیشهاش حاضر است. در هستیشناسی بنیادین، وجود از طریق دازاین فهمیده میشود. مسأله تاریخمندی و زمانمندی دازاین، هیدگر را به تأمل درباره مرگ کشاند.  پس از «گشت»، مرگاندیشی از طریق رویداداندیشی پیگیری میشود. وی در وجود و زمان درباره هنر به صراحت سخنی نگفت امّا پس از گشت، هنر و به ویژه شعر را ساحتی مناسب برای وجوداندیشی یافت. از وجهه نظر هیدگر هنراندیشی و مرگاندیشی خلافآمد عادت هرروزینه آدمی است. رازگونگی این دو سبب طرح این پرسش شد که آیا نسبتی بینشان برقرار است؟  نتایج حاصل از این  پژوهش نشان میدهد که مرگاندیشی و هنر اندیشی هیدگر ویژگی‌‌های مشترکی دارند؛ زیرا دازاینِ هنراندیش، مرگاندیش هم هست و مرگاندیشی در کار هنری اصیل آشکار میشود. دازاین در مرحله آفرینش، یکّه و تنهاست، همانطور که در مواجهه با مرگ تنهاست. پس از آفرینش، هنرمند از میان برمیخیزد و گردآوردنِ یک ملّت در حوالت کار هنری است. کار هنری، وجوداندیشی از طریق رویداداندیشی است، روی دیگر «وجود»، «نیستی» است. هنرمندِ(دا- زاینِ) ترسآگاه، نیستی را فهم میکند زیرا از «رو به سوی مرگ بودن» آگاهی دارد. در این پژوهش کوشش شده نسبتِ مرگاندیشی و هنراندیشی به دید بیاید.
واژه‌های کلیدی: هیدگر، مرگ‌اندیشی، هنر‌اندیشی، وجود، نیستی، رویداد
متن کامل [PDF 282 kb]   (1372 دریافت)    
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: تخصصي
دریافت: 1398/5/12 | پذیرش: 1398/9/3


XML   English Abstract   Print



بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
دوره 8، شماره 32 - ( پائیز 1398 ) برگشت به فهرست نسخه ها