اهمیت مفهوم سوژه در عصر روشنگری و ایمان به برتری خرد آدمی، در برهههای مختلف تاریخ دستخوش تردیدهای متعدد شد. از جمله در پایان دهه شصت و دهه هفتاد در آمریکا با اوجگیری مناسبات قدرت در جامعه و نظریههای افرادی چون میشل فوکو که نقش محوری سوژه را به نفع وجود گفتمانها تقلیل دادند؛ شاهد خیزش جنبشهای مدنیای هستیم که خواستار آزادی اقلیتها و کاهش روابط مبتنی بر اقتدار در جامعه هستند. به موازات آن در سینما نیز شاهد ساخت فیلمهایی در نقد اثرات خشونتبار ساختارها از جمله اثرات خشونتبار خود سینما در از بین بردن مفهوم سوژهایم. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی، به واکنش سوژه در برابر این خشونت ساختاری در دو فیلم دهه هفتاد آمریکا؛ پرتقالکوکی (1971) و اینکآخرالزمان (1979) پرداخته میشود و این فرضیه به اثبات میرسد که خود ویرانی شخصیتهای اصلی هر دو فیلم واکنشی در جهت باز پسگیری مفهوم سوژه و به دست آوردن قدرت اثرگذار و مرکزمحورانه آن است.