ساختار روایی داستانها بهعنوان یک شاخه علمی، از قرن بیستم و به دنبال علم زبانشناسی و نشانهشناسی مورد توجه قرار گرفت. در زمینه روایت «گرماس» قاعدهای جامع برای تحلیل بنیادهای معنوی متن از طریق شناخت ساختارهای زبانی مطرح کرد. او بررسی شخصیتها و کنشهای شخصیتی را بر اساس سه فعل خواستن، دانستن و توانستن مطرح نمود. استفاده از کنشگرهای تقابلی فاعلی «مفعولی، فرستنده» گیرنده و بازدارنده - یاریرسان و برجستهسازی آنها توسط این تقابلها، از دیگر مواردی است که در روایات دیده و بهکار برده میشود. روایت شیخ صنعان مشهورترین و طولانیترین حکایت عطار است که از زمان خلق تا کنون بارها از نظر ادبی، روایی و هنری تحلیل شده است. این پژوهش به شیوه توصیفی - تحلیلی و تطبیقی به هدف شناخت، تحلیل و تطبیق شخصیتهای داستان و نگارههای روایت شیخ صنعان بر اساس الگوی کنشگری گرماس انجام و به تحلیل دو نگاره از روایت شیخ صنعان و تطبیق آن با داستان پرداخته است. سؤالات پژوهش عبارتند از: الگوهای شخصیتی کنشگر به کار رفته در داستان و نگارههای شیخ صنعان کدامند؟ و تقابلهای واژهای و مفهومی چگونه در داستان و نگارهها به کار رفتهاند؟ نتایج نشان میدهد همه الگوهای کنشگر در داستان و نگارهها بهکار رفته است. با این تفاوت که در نگاره منطق الطیر الگوهای بازدارنده ضعیف و یاریرسان وجود ندارد و همچنین نگارگران برای جبران محدودیتهای کلامی از عناصر طبیعت، معماری، رنگ، زاویه دید و... استفاده کردهاند. پژوهش با رویکرد تطبیقی و با استفاده از مطالعات کتابخانهای انجام شده است.
Fanaei Z. Analysis and Comparative of Grimas Actor Model in Pictures and Story of Sheikh Sanan. کیمیای هنر 2022; 10 (41) :7-20 URL: http://kimiahonar.ir/article-1-2028-fa.html
فنایی زهرا. تحلیل الگوی کنشگر گرماس در نگارهها و داستان شیخ صنعان. کیمیای هنر. 1400; 10 (41) :7-20